سباستین بری با درامی خانوادگی برمیگردد/مرگ فقط یک جزء زندگی است
تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۲۸۸۳۸
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پابلیشرز ویکلی، یک بعداز ظهر سرد در دهکده کوچک «مویِن» با فاصله یک ساعت و نیم از دوبلین، سباستین بری، نویسنده ایرلندی، در خانهای که متعلق به قرن نوزدهم است و پس از تغییر کاربری ۲۰ سالی است که مامن وی شده، نشسته است و از طریق زوم درباره کتاب جدیدش صحبت میکند.
بَری یکی از چهرههای تحسینشده ادبیات معاصر ایرلند، شاعر، نمایشنامهنویس و رماننویس است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در آثارش به گذشته تاریخی ایرلند و زندگی اجدادش میپردازد و به گفته «وایکینک» ناشر آثار وی بیش از ۳۵۰ هزار نسخه از رمانهای این نویسنده با ترجمه به بیش از ۴۰ زبان، در سراسر جهان به فروش رسیده است.
نهمین رمان وی با عنوان «زمان خدای پیر» قرار است ماه مارس منتشر شود. این رمان درباره یک افسر پلیس بازنشسته و همسرمرده است که با اکراه وارد تحقیقات مربوط به قتل کشیشی میشود که متهم به آزار کودکان بود.
شخصیت اصلی کتاب، مردی که حافظ اسرار است، را بری بر مبنای شخصیتی خلق کرده که سال ۱۹۶۴ و زمانی که ۹ ساله بود دید. میگوید: یک روز وقتی داشتم در اطراف ساحل پرسه میزدم، از دری که باز بود داخل خانهای را دید زدم و دیدم مردی تنها روی صندلی حصیری نشسته و به دریا نگاه میکند و سیگار میکشد.
نویسنده به یاد میآورد که چهره مرد بینهایت راضی به نظر میرسید و میگوید دیگر هرگز او را ندید. وی میافزاید: اما ۵۰ سال فکرم را به خود مشغول کرده بود که او آنجا چه کار میکرد. شاید فردی بازنشسته بود و حالا که خودم هم به سن بازنشستگی رسیدهام- هر چند نویسندگان هرگز بازنشسته نمیشوند- از این در شگفتم که او شخصیت کتابم شده است.
بری سال ۱۹۵۵ در دوبلین متولد شده و تا ۸ سالگی تلاشی برای خواندن و نوشتن نکرد. میگوید: وقتی یاد گرفتم، دیگر هیچ چیز مانعم نبود. مثل یک پونی وحشی همه چیز را میخواندم.
دوران کودکی نویسنده پر بود از فراز و نشیب و درام. میگوید: مادرم بازیگر تئاتر و پدرم معماری خودشیفته بود. یک خانواده غیرمتعارف که مادر همه عصرهایش را بیرون بود و شب دیر برمیگشت و مرا با این فکر تنها میگذاشت که چرا مادران دیگر در خانه هستند، آنها هم باید به تئاتر بروند. در نظرم صحنه نسخه دیگری از واقعیت بود و پدرم هم زندگی به هم ریختهای داشت؛ خانه ما مثل کشتی بدون لنگری بود که در اقیانوسی از چیزهای خوب و زشت شناور بود.
بری در کالج ترینیتی دوبلین در رشته زبان انگلیسی و لاتین تحصیل کرد و با فارغالتحصیل شدن در سال ۱۹۷۷، از آنجا که کار پیدا نمیکرد، به نوشتن داستان روی آورد. او از آن دوره چنین یاد میکند: ما در دهه ۱۹۷۰ در مورد شغل شنیده بودیم و میدانستیم جایی در جهان شغل وجود دارد، اما اینجا وجود نداشت. این بود که باید یا کشور را ترک میکردی یا در اتاقی مینشستی و مینوشتی.
در آن زمان کار نویسنده جمعآوری افسانههای خانوادگی بود. میگوید: مادر من داستانهای وحشتناکی درباره دوران کودکیاش تعریف میکرد، و پدربزرگم بهترین کانال سرگرمی بود که میتوانستی به آن دسترسی داشته باشی. اما پدر بری از نظر عاطفی از خانواده دور بود و چندان کاری با خانوادهاش نداشت؛ «حتی در پیادهرویها خیلی جلوتر از ما قدم برمیداشت». عمه دوستداشتنی او اما، الهامبخش رمان «آنی دان» در سال ۲۰۰۲، چراغ راهنمای وی بود. میگوید: نحوه صحبت کردن او یک چیز فیزیکی بود. تقریباً میتوانستی ببینی دیالوگ او فضا را اشغال میکند. او برایم معلم نویسندگی خلاق بود.
پل اسلواکی، ویراستار بری در انتشارات «وایکینگ»، آثار وی را برای زیبایی و شعر جاری بر زبانش و تواناییاش برای حفاری در حفرههای قلب انسان تحسین میکند. اسلواکی میگوید: سباستین استعدادی خاص برای تصویر و استعاره دارد، کتابهای او به اوج عاطفی میرسند و نویسندگان زیادی نیستند که بتوانند با او برابری کنند.
ناتاشا فیرودر کارگزار ادبی بری او را نابغه میخواند و میگوید او وحشتناکترین آزمونها را سر راه شخصیتهایش قرار میدهد - آسیبهای دوران کودکی، سوءاستفادههای مختلف و جنگ - و با این حال عشق او به انسانیت و اعتقادش به قدرت عشق موجب میشود تا تجربه خواندن کتابهایش عمیقاً رضایتبخش باشد.
گذشته در ۴ دهه مضمون اصلی آثار بری را تشکیل داده است و خاطرات و فراموشی محبوبترین موضوعهای آثار او هستند. اصلاً همین اندیشیدن به گذشته است که باعث شده او با زمان حال ارتباط بیشتری داشته باشد. میگوید: «مرگ یک لحظه است، اما یکی از لحظههای بیشمار است و من به تمام لحظات دیگر نیز علاقه دارم. او خداحافظی را دوست ندارد و هرگز در مراسم تشییع جنازه شرکت نمیکند -او حتی در مراسم مرگ والدینش شرکت نکرد. میگوید فقط حس دوست داشتنی قدردانی نیست که وجود دارد. شاید ترسناک باشم، اما هر کسی باید وحشتهای خودش را هم داشته باشد. درس دیگری که در زندگی یاد میگیری این است که: همان قانون شکنی باش که هستی.
بری بیش از ۳۰ سال است که با فیلمنامه نویس آلیسون دیگان ازدواج کرده و پدر ۳ فرزند است. میگوید: حتی اگر استعدادش را هم نداشته باشید، شدیداً عشق بورزید. کافی نیست که با خیال راحت از کنار هم عبور کنیم و با هم کنار بیاییم. باید عمیقاً یکدیگر را دوست داشته باشیم.
وقتی بری مشغول نوشتن نیست دوست دارد از کوه نزدیک خانهاش بدود و بالا برود تا کلهاش را خالی کند. میگوید: حدود دو کیلومتر بالا میروی و دو کیلومتر پایین میآیی. بالا رفتن رنج زندگی است و پایین آمدن شادی. هرگز دونده نبودهام، اما این کار را انجام میدهم زیرا فکر میکنم بالا و پایین بردن کالبد قدیمی، داروی خوبی است.
وقتی مصاحبه به پایان میرسد، بری صدایی را در اتاق کناری میشنود و لبخند میزند. میگوید: همسرم به خانه آمد. حالا باید ببینیم کداممان باید شام بپزد و بعدش مینشینیم کنار بخاری و کتاب میخوانیم و احساس میکنیم چقدر خوش بختیم.
آخرین کتابی که بری منتشر کرده بود «یک هزار ماه» در سال ۲۰۲۰ بود. شماری از کتابهای وی به فارسی نیز ترجمه شدهاند که «آدم حسابی موقتی»، «آنی دان»، «روزهای بیپایان» و «بر کرانه کنعان» از جمله آنها هستند.
کد خبر 5690909منبع: مهر
کلیدواژه: ادبیات انگلیسی ادبیات داستانی نویسنده جهانی ادبیات جهان معرفی کتاب کتاب و کتابخوانی تازه های نشر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دفاع مقدس انتشارات راه یار هفدهمین جشنواره شعر فجر نشر 27 بعثت انقلاب اسلامی ایران دفاع مقدس جنگ تحمیلی نقد کتاب انتشارات شهید کاظمی حامد علامتی نشر نی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۲۸۸۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زندگی با آلاحمد در شیوه نگارش سیمین دانشور تاثیر نگذاشت
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: سیمین دانشور نویسنده و مترجم ایرانی ۸ اردیبهشت سال ۱۳۰۰ در شیراز زاده شد. او سومین فرزند محمدعلی دانشور (پزشک) و قمرالسلطنه حکمت بود. دوره ابتدایی و دبیرستان را در مدرسه انگلیسیزبان مهرآیین گذراند.
در سال ۱۳۱۶ اولین مقالهاش را با نام «زمستان بیشباهت به زندگی ما نیست» در نشریهای محلی چاپ کرد. در سال ۱۳۱۷ به تهران آمد و مدتی در شبانهروزی آمریکایی تهران ساکن شد و آموزش زبان انگلیسی را پی گرفت. بعد در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد.
در سال ۱۳۲۰ بهعنوان معاون اداره تبلیغات خارجی در رادیو تهران استخدام شد. علیاکبر کسمایی و احمد شاملو از همکاران او در رادیو بودند. سیمین دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۲۲ از کار رادیو کنارهگیری کرد و در روزنامه ایران مشغول به کار شد. از این زمان به بعد، او با نام مستعار «شیرازی بینام» برای نشریات مختلف مقاله نوشت و ترجمه کرد.
در ۱۳۲۷، اولین کتاب خود را با نام «آتش خاموش» نوشت. این اثر نخستین مجموعه داستانی بود که به قلم زنی ایرانی چاپ شد. داستانهای این مجموعه با نقدهای منفی بسیاری مواجه شد. در ۱۳۲۸ با مدرک دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و یک سال بعد با جلال آلاحمد، نویسنده و مبارز اجتماعی مطرح آن سالها ازدواج کرد. این ازدواج تا مرگ نابههنگام آل احمد در سال ۱۳۴۸، بهمدت ۲۰ سال دوام داشت.
همزمان با سالروز تولد سیمین دانشور در گزارشی به مرور زندگی این نویسنده پرداختیم که مشروح آن در ادامه میآید؛
تحصیل در آمریکا
دانشور در شهریور ۱۳۳۱ با دریافت بورس تحصیلی از مؤسسه فولبرایت به دانشگاه استنفورد آمریکا رفت و در رشته زیباییشناسی تحصیل کرد. در این سفر نامههایی که بین او و جلال رد و بدل شد که بعدها در کتابی به نام «نامههای سیمین دانشور و جلال آلاحمد» توسط انتشارات نیلوفر منتشر شد. در مدت تحصیل در آمریکا «باغ آلبالو»، دشمنان چخوف»، «بئاتریس آرتور شنیتسلر» و «رمز موفق زیستن» دیل کارنگی را هم ترجمه و منتشر کرد.
بازگشت به ایران و ادامه کار نویسندگی
دانشور در سال ۱۳۳۴ به ایران بازگشت و در هنرستان هنرهای زیبای دختران و پسران مشغول تدریس شد. سپس مدیریت مجله نقش و نگار را پذیرفت و «کمدی انسانی» سارویان و «داغ ننگ» ناتانیل هاتورن را ترجمه کرد.
در ۱۳۳۷ کتاب «همراه آفتاب» نوشته هارولد کورلندر را ترجمه و منتشر کرد. تا اینکه در سال ۱۳۳۸ بهعنوان دانشیار کلنل علینقی وزیری در رشته باستانشناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران مشغول به کار شد. کار تدریس او در دانشگاه تهران تا بیست سال بعد، یعنی سال ۱۳۵۸ که از دانشگاه تهران بازنشسته شد، ادامه یافت.
در سال ۱۳۴۰، دومین مجموعه داستان خود با نام «شهری چون بهشت» را منتشر کرد. دانشور، همراهِ همسرش جلال آلاحمد، عضو کانون نویسندگان ایران بود. و در نخستین انتخابات، فروردین ۱۳۴۷ بهعنوان رئیس کانون نویسندگان ایران برگزیده شد. در تیر ۱۳۴۸ رمان «سووشون» را منتشر کرد که مشهورترین رمان او است و تا به حال به هفده زبان ترجمه شدهاست. بسیاری از منتقدان این اثر را یکی از ماندگارترین آثار ادبی فارسی میدانند. دو ماه بعد از انتشار «سووشون»، در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸، جلال آلاحمد درگذشت.
دانشور در سال ۱۳۵۱ کتاب «چهل طوطی» را منتشر کرد. این کتاب ترجمهای است از مجموعهای از حکایتهای هندی که لین یوتانک، نویسنده چینی، در کتابی به نام The Wisdom of Indiaجمعآوری کردهاست. این کتاب که تنها همکاری آلاحمد و دانشور به حساب میآید که توسط انتشارات موج به چاپ رسید.
در سال ۱۳۶۱ کتابی را به نام «غروب جلال» را منتشر کرد. این کتاب از دو بخش تشکیل شدهاست: بخش اول کتاب، با نام «شوهرم جلال» در سال ۱۳۴۱ و در زمان حیات آلاحمد نوشته شدهاست. دانشور این کتاب را با وصف آلاحمدِ نویسنده آغاز میکند، افکار و ویژگیهای اخلاقی او را از منظر خود توصیف میکند و به جنبههای فردی، اجتماعی و سیاسی زندگی او میپردازد. بخش دوم کتاب، تقریباً بیست و یک سال بعد نوشته شدهاست. در این بخش، دانشور خاطره روز درگذشت آلاحمد را روایت میکند. نام کتاب، از همین بخش دوم گرفته شدهاست.
در سال ۱۳۷۲، اولین کتاب از سهگانه سیمین دانشور، به نام «جزیره سرگردانی» منتشر شد که به دغدغههای روشنفکران ایران در دهه ۴۰ و ۵۰ میپرداخت. در ۱۳۷۶ مجموعه داستان «از پرندههای مهاجر بپرس» با همکاری نشر نو و نشر کانون چاپ شد. در سال ۱۳۷۸ یادنامه جلال آلاحمد توسط علی دهباشی منتشر شد که گفتوگویی مفصل با دانشور را شامل میشد. جلد دوم تریلوژی دانشور، «ساربان سرگردان»، در سال ۱۳۸۰ را چاپ کرد.
دانشور در گفتوگو با ناصر حریری گفتهاست او و جلال آلاحمد هر چه مینوشتند، به هم نشان میدادند اما او هرگز اجازه نمیداده جلال در نوشتههایش دست ببرد. همچنین دانشور هیچگاه از نثر آلاحمد که دستکم سه دهه یکهتاز میدان نویسندگی بود، تأثیر نپذیرفت و زندگی مشترک در شیوه نگارش او اثر نگذاشت و استقلال خود را حفظ کرد.
درگذشت
سیمین دانشور در ۳۰ تیر ۱۳۸۶ بهعلت مشکلات حاد تنفسی در بیمارستان پارس تهران بستری شد. با بستری شدن او شایع شد که وی درگذشتهاست اما این خبر تکذیب شد. او در ۲۲ مرداد ۱۳۸۶ با تشخیص تیم پزشکی از بیمارستان پارس مرخص شد. دانشور پس از یک دوره بیماری آنفولانزا، عصر روز ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ برابر در ۹۰ سالگی در خانهاش در تهران درگذشت. قبر سیمین دانشور در قطعه هنرمندان بهشت زهرا است.
الهام قاسمی
کد خبر 6089822 الناز رحمت نژاد